آرتچارت | آثار هنری هنرمند

فرخ مهدوی

ایران |

مقایسه

نگاهی بر آثار

فرخ مهدوی، نقاش معاصر را با تک‌چهره‌های گروتسکش می‌شناسیم. خصلت جرمی رنگ‌ماده‌ و رنگ صورتی امضای نقاشی‌های مهدوی به شمار می‌آیند. مهدوی نخستین‌بار آثار خود را در سال 1388 در گالری هما به نمایش درآورد. این کارنما توجه جامعه‌ی هنری را جلب کرد و راه را برای حضور پررنگ او در گالری‌های داخل و خارج از کشور هموار نمود. حضور در نمایشگاهی گروهی در دانشگاه وست‌مینستر لندن در همان سال، نخستین تجربه‌ی بین‌المللی مهدوی بود. سال 1390 آثار او در کارنمای «ما چقدر خوش‌بختیم، فرشته بر سر میز ما و خدا در ماشین ما» در گالری کرینزینگر وین به نمایش درآمد. گالری اعتماد در سال 1392 میزبان دومین کارنمای انفرادی مهدوی با عنوان «قلب‌ها» بود. سال 1394 در نمایشگاهی گروهی با عنوان «بازی بزرگ» در پنجاه و ششمین دوسالانه‌ی ونیز حضور پیدا کرد. 

مهدوی در دوره‌ی اول آثارش (در بین سال‌های 1387 تا 1394) پیکره‌ها و چهره‌هایی را با حذف خطوط کناره‌نمای اجزای چهره و اشاراتی جزئی به محل قرارگیری هر یک از آن‌ها، به‌صورتی چکیده و با استفاده از رنگ صورتی نقاشی می‌کرد. رنگماده‌ی صورتی در این دوره از آثار خاموش و کدر است، خصلت جرمی ندارد و به صورت مالشی بر سطح بوم می‌نشیند. البته در این فاصله بارقه‌هایی از تمایل او به استفاده از رنگ‌های جرمی و بافت ناشی از آن در مجموعه‌ی قلب‌ها بروز می‌یابد. از ابتدای دهه‌ی 90، رفته‌رفته مشخصه‌ی جرمی رنگ‌ماده در تک‌چهره‌های فرخی وارد می‌شود و به کیفیت محوری کارهای او تبدیل می‌شود. رنگ‌ماده در این دوره (برخلاف کارکرد این رنگ در دوره‌ی اول) همچون لایه‌ای خمیری بر سطح چهره‌ها می‌نشیند و هویت شخص را مدفون می‌کند. در این تابلوها بخش‌هایی از چهره (همچون بینی یا بخش‌هایی از فک) به‌صورت واقع‌نما از لابه‌لای این خمیره بیرون زده است که این حالت خصلت پوشاننده‌ی رنگ صورتی را تصریح می‌کند. 

در دوره‌‌ی بعدی آثار مهدوی، مجموعه‌ای موسوم به «اصلاح بزرگ»، با افزودن تیغ ریش‌تراشی که در حال زدودن بخش‌هایی از این بافت و عیان کردن چهره‌ی زیر آن است این ویژگی ملموس‌تر و پررنگ‌تر شده است. از طرف دیگر این لایه‌ی خمیری رفته‌رفته حجیم‌تر می‌شود و به درجات ناب‌تر و درخشان‌تر صورتی میل می‌کند. مهدوی در بازنمایی چهره‌ها (از زاویه‌ی ترسیم چهره‌ها گرفته تا چشمان وغ‌زده و دهن‌کجی آن‌ها برابر آینه/مخاطب) و خود رنگ صورتی لحنی شوخ‌ و طناز دارد. اگرچه این طنز در اعماق خود با یک چرخش ظریف صورتی تلخ و گزنده می‌یابد و به نوعی گروتسک می‌انجامد. هسته‌ی اصلی این گروتسک را باید در مسئله‌ی هویت جستجو کرد. پوشاندن چهره‌ها با لایه‌ای مرموز تمام مولفه‌های هویت اشخاص تابلوها را از میان می‌برد.

مهدوی در مصاحبه‌ای از تأثیر تجاربش در جنگ هشت‌ساله و مواجهه‌اش با جنازه‌ها سخن گفته است؛ از اینکه هربار او و هم‌رزمانش جنازه‌ای متلاشی را می‌دیدند و‌ تلاش می‌کردند تا هویت او را حدس بزنند. به‌واسطه‌ی همین تجارب است که دگرگونی هویت شخص پس از مرگ تبدیل به دغدغه‌ی ذهنی هنرمند می‌شود: «با حذف حواشی اعتباری فرد مانند لباس، وجهه یا حتی پوست او در خلال یک حادثه، هویت مستقل تازه‌ای از افراد شکل می‌گیرد. این گذشته بعداً در کنجکاوی‌های فرمی‌ام نقش به‌سزایی ایفا کرد.» از این‌جهت شاید چندان بیراه نباشد اگر لایه‌ی خمیری صورتی‌رنگ را به نقاب مرگی که بر چهره‌ها می‌نشیند و هویت شخص را مضمحل می‌کند تعبیر کنیم. در این صورت انتخاب رنگ‌صورتی به عنوان نمادی از مرگ، ابعاد مهیب‌تری به گروتسک نهفته در تابلوهای مهدوی می‌بخشد.
آرتچارت | بدون عنوان از فرخ مهدوی
گران ترین اثر

اولین حضور در حراج

۱۳۹۱
۶

تعداد حضور در حراج

۶

تعداد آثار درحراج

۹%

میانگین رشد ارزش آثار

۱۱٬۸۴۳ دلار آمریکا

میانگین قیمت فروش

۷۱٬۰۵۸ دلار آمریکا

مجموع فروش

۱۰۰%

نرخ آثار فروخته شده به کل آثار

مقالات