آرتچارت | آثار هنری هنرمند گیزلا وارگا سینایی

گیزلا وارگا سینایی

ایران |

مقایسه

نگاهی بر آثار

گیزلا وارگا سینایی، در چکوار مجارستان متولد شد  به اتریش رفت و در دانشکده‌ی هنرهای تزئینی وین تحصیل کرد و درجه‌ی کارشناسی تدریس هنر را دریافت کرد. همان‌جا بود که با خسرو سینایی، فیلم‌ساز ایرانی آشنا شد و با او ازدواج کرد و سال 1346 همراه همسرش به ایران آمد و در تهران اقامت گزید. یک سال پس از آن نخستین کارنمای انفرادی گیزلا در گالری مدرن آرت تهران برگزار شد. او در سال 1356 موفق شد جایزه‌ی نمایشگاه «آینه در آینه» را از آن خود کند. گیزلا در فاصله‌ی میان سال‌های1360 تا 1366 در آتلیه‌ی معاصر تهران مشغول به تدریس شد و سپس به مدت 25 سال در مدارس سفارت آلمان به تدریس هنر پرداخت. گیزلا در سال 1380 به عضویت گروه هنری دنا درآمد. گروهی از هنرمندان زن ایرانی (نظیر فریده لاشایی، فرح اصولی، مریم شیرین‌لو، شهلا حبیبی، رعنا فرنود و ...) که در  فعالیت 6 ساله‌شان کارنماهای متعددی در کشورهای مختلف جهان همچون لهستان، سوییس، مجارستان، هلند، بلژیک، آلمان و ایران برگزار کرد. مهم‌ترین این کارنماها در ساختمان سازمان ملل در شهر ژنو، ساختمان پارلمان اروپا در شهر بروکسل و موزه‌ی لودویش در شهر کوب‌لنتس رقم خوردند. این هنرمندان آثار خود را در شهر زنجان، رفسنجان، اصفهان و یزد نیز به نمایش درآوردند.  

موضوع بیشتر تابلوهای گیزلا، مناظر ساده‌ای است که هر کس، از جمله نقاش، در زندگی روزانه‌ی خود به آن‌ها برمی‌خورد؛ و اگر مانند او، مجارستانی باشد و در ایران زندگی کند، آنچه از این مناظر در خاطرش می‌ماند چیزهایی است مثل سیزده‌بدر، لوطی‌انتری، عمو نوروز و ... اما دریافت گیزلا از چنین عوامل و مرایایی آن‌گونه نیست که هر چشمی‌ می‌بیند. او ابایی ندارد که غریزی‌ترین و عاطفی‌ترین اظهارنظرها را درباره‌ی این مسائل در تابلوهایش مطرح کند.  بدین‌سان و بدین‌ دلیل است که در تابلوی سیزده‌بدر سماور را سبزرنگ می‌کشد و استکان‌ نعلبکی را زرد، رنگ کفش‌های بساط واکسی را آبی و عنتر لوطی‌عنتری را سبز و جز آن.

گیزلا در کاتالوگ اولین نمایشگاه انفرادی خود در گالری هنر جدید نوشت: «در لحظه‌هایی کوتاه، احساس‌هایی گنگ نهفته‌اند. آنقدر گنگ و زودگذر که نه می‌توانند لبی را به خنده بگشایند و نه چشمی را نم اشکی بزنند. تنها نشانه‌ی وجودشان رنگ نگاهی است که تک‌لحظه‌ای تغییر می‌کند و همین. اگر بتوانم در درهمی خطوط و رنگ هایم احساس‌هایی آنچنان گم‌شده را، که در لحظه‌هایی آن‌چنان کوتاه و فشرده‌اند، بیابم، خوشحالم.» جواد مجابی با ذکر این سطرها در کتاب نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران، بر خصلت روایی نقاشی‌های گیزلا تأکید کرده است. مجابی درباره‌ی دوره‌ی بعدی آثار او که رنگ‌و‌بوی تلخ‌تری می‌گیرند می‌نویسد: « مخلوقات گیزلا _ بت‌ها و اصنام سنگی، انسان‌جانورها، بناهای ویرانه و متروک، چهره‌های پوشیده در غبار، مدفون در خزه‌های لغزنده و آب‌های عمیق _ برای رسیدن به اکنون، در این فاصله‌ی زمانی فرساینده، توان حیاتی خود را از دست می‌دهند؛ چهره‌ها محو و مبهم می‌شود، سنگ‌ها ترک برمی‌دارد، بناها از بنیان واژگون می‌شود و هرچیز از موجودیت سالم خود، تا بخواهد به زمان حال برسد، مسخ می‌شود، بیمار می‌گردد، درگیر با کابوس‌های هولناکی درهم می‌شکند؛ و آن‌چه به این‌جا می‌رسد لاشه‌ای است که نمی‌تواند حضور خود را توجیه کند... او کوشیده تا از گذشته غبارزدایی کند.»
آرتچارت | اسب در باران از گیزلا وارگا سینایی
گران ترین اثر

اولین حضور در حراج

۱۳۸۸
۱۱

تعداد حضور در حراج

۹

تعداد آثار درحراج

۴۶%

میانگین رشد ارزش آثار

۷٬۳۲۸ دلار آمریکا

میانگین قیمت فروش

۵۸٬۶۲۲ دلار آمریکا

مجموع فروش

۸۹%

نرخ آثار فروخته شده به کل آثار

مقالات